خط بازار سرمایه (CML)
محاسبه ریسک و بازده دربازارهای مالی اهمیت زیادی دارد و سرمایهگذاران حرفهای بدون اینکه دیدی کلی از وضعیت سرمایهگذاری و تشکیل پرتفوی خود داشته باشند هرگز اقدام به سرمایهگذاری نخواهند کرد. برای محاسبه ریسک و بازده ابزارهای زیادی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها منحنی «خط بازار سرمایه» است که در بازارهای مالی جهانی به ویژه توسط مدیران صندوقها مورد توجه است. درو اقع مدیران صندوقها محاسبات زیادی در تشکیل پرتفو به کار میگیرند که خط بازار سرمایه یکی از ابزارهای آنها برای تشکیل یک پرتفو پربازده است.
منحنی «خط بازار سرمایه» یکی از نسبتهای محاسبه ریسک و بازده پرتفو یا صندوق سرمایهگذاری به شمار میرود. خط بازار سرمایه در واقع پرتفوهایی را نشان میدهد که به صورت بهینهای توانستهاند ریسک و بازده را با یکدیگر ترکیب کنند. «مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای» (CAPM) داد و ستد بین ریسک و بازده در یک پرتفوی مؤثر را نمایش میدهد. این یک فاکتور نظری است که پرتفوهای بهینه نرخ بدون ریسک کسب بازده (از جممله اوراق قرضه) و پرتفوهای با داراییهای پرریسک (از جمله سهام) را با یکدیگر ترکیب کردهاند، نشان میدهد. بر اساس CAPM تمامی سرمایهگذاران با قرض دادن یا قرض گرفتن در یک نرخ بدون ریسک در ازای بیشینه کردن بازده برای یک دوره معین، موقعیتی را در «خط بازار سرمایه» اتخاذ خواهند کرد.
پرتفوهایی که روی خط بازار سرمایه قرار میگیرند به لحاظ تئوریک رابطه بین ریسک و بازده خود را بهینه میکنند و در نتیجه عملکرد خود را به حداکثر میرسانند. «خط تخصیص سرمایه» (CAL) داراییهای بدون ریسک و یک پرتفوی ریسکی را با یکدیگر ترکیب میکند و به همین دلیل CML یا همان خط بازار سرمایه در واقع نمونه ویژهای از CAL به شمار میرود، جایی که پرتفوی ریسکی همان پرتفوی بازار است. بنابراین شیب خط بازار سرمایه همان نسبت شارپ پرتفوی بازار است. در حالت عام، دارایی زمانی خریداری میشود که نسبت شارپ بالای خط بازار سرمایه قرار میگیرد و دارایی زمانی به فروش میرسد که نسبت شارپ زیر خط بازار سرمایه قرار میگیرد.
معادله خط بازار سرمایه به شرح زیر است:
بازده پرتفو = نرخ بدون ریسک + ((بازده بازار – نرخ بدون ریسک)/ انحراف معیار بازده بازار) * انحراف معیار بازده پرتفو
بر اساس آنچه گفته شد پرتفوهایی که روی خط بازار سرمایه قرار میگیرند در تئوری، رابطه ریسک / بازده را بیشینه میکنند و به این ترتیب عملکرد پرتفو را افزایش میدهند. بنابراین شیب خط بازار سرمایه همان نسبت شارپ پرتفوی بازار است.
در نمودار خط بازار سرمایه (CML) انحراف معیار پرتفو در محور افقی قرار میگیرد و بازده مورد انتظار پرتفو نیز روی محور عمودی قرار دارد. ترسیم خط نیز از نرخ بدون ریسک آغاز میشود.
با یک مثال راحتتر میتوان نکات بالا را فهم کرد.
فرض کنیم نرخ بازده بدون ریسک حدود 5 درصد باشد و بازده بازار برابر 20 درصد و انحراف معیار پرتفوی بازار نیز 10 درصد است (اطلاعات بازار). یعنی در یک دوره معین این اطلاعات برای پرتفوهای مختلف یکسان است و پرتفوها بر اساس انحراف معیار خودشان از یکدیگر متمایز میشوند.
طبق معادله و بر اساس اطلاعات بالا
بازده پرتفو = 5 + ( (20 – 5) / 10) * انحراف معیار پرتفو
بازده پرتفو = 5 + ( 1.5) * انحراف معیار پرتفو
حال اگر فرض کنیم که دو پرتفو یکی با انحراف معیار 5 درصد (A) و یکی با انحراف معیار 15 درصد (B) وجود دارد، با قرار دادن انحراف معیار دو پرتفو در معادله بالا نتایج زیر حاصل میشود:
بازده مورد انتظار پرتفو A = 12.5 درصد
بازده مورد انتظار پرتفو B = 27.5 درصد
اکنون سه نقطه وجود دارد: نقطه اول 5 درصد که نرخ بازده بدون ریسک است؛ نقطه دوم 12.5 درصد که بازده موردانتظار پرتفوی A است و؛ نقطه سوم 27.5 درصد که بازده موردانتظار پرتفوی B است. این سه نقطه را اگر به هم وصل کنیم خط بازار سرمایه (CML ) تشکیل میشود.
شکل نمودار در اینجا قرار میگیرد
نمودار بالا نشان میدهد که در پرتفوی A با توجه به اینکه نرخ بازده بدون ریسک 5 درصد است بازده موردانتظار نیز 12.5 درصد؛ در نتیجه تفاوت این دو برابر است با 7.5 درصد که همان بازده مازاد بر نرخ بازده بدون ریسک است. همچنین در پرتفوی B با توجه به اینکه نرخ بازده بدون ریسک 5 درصد است و بازده موردانتظار نیز 27.5 درصد در نتیجه این پرتفو 22.5 درصد بازده مازاد دارد که بر اساس ریسک موجود به دست آمده است.
در واقع خط بازار سرمایه پرتفوهای مختلف با انحراف معیارهای متفاوت را با تعیین بازده مورد انتظار آنها ترسیم میکند و با نگاه به نمودار فرد میتواند جایگاه پرتفوهای مختلف را تشخیص دهد.
همچنین میتوان پرتفوهای مختلف دیگر با انحراف معیار متفاوت (مثلا 10 درصد یا 20 درصد و یا …) را روی خط بازار سرمایه نشان داد و توضیح داد که با نرخ بدون ریسک یکسان و بازدهی و انحراف معیار یکسان بازار پرتفوهای مختلف با انحراف معیارهای مختلف در یک دوره معین چه بازدهی مورد انتظاری را کسب میکنند.
البته ناگفته نماند که خط بازار سرمایه با فاکتورهایی از قبیل «مرز مؤثر» (Efficient Frontier) یا «مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای» (CAPM) ارتباط نزدیکی دارد اما در اینجا فقط مفهوم «خط بازار سرمایه» (CML) مدنظر بود که سرمایهگذاران ابتدا با این مفهوم و نحوه آنالیز پرتفوهای مختلف آشنا شوند تا به سراغ مفاهیم پیچیدهتر بروند.