پرتفوی ناکارا (Inefficient Portfolio) در بازارهای مالی

بحث پرتفو هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی برای سرمایه‌گذاران بازارهای مالی اهمیت حیاتی دارد به ویژه اینکه در بازارهای چندگانه امروز سرمایه‌گذاران برای کاهش هر چه بیشتر ریسک اقدام به تشکیل پرتفوهایی می‌کنند که کمترین ریسک مورد را داشته باشد. «پرتفوی ناکارا» یا «پرتفوی غیربهینه» به پرتفویی گفته می‌شود که بازدهی مورد انتظار آن نسبت به میزان ریسک تعیین شده‌ی آن بسیار پایین باشد. همچنین می‌توان گفت که پرتفوی غیرمؤثر به انواعی از پرتفوها گفته می‌شود که نیازمند ریسک بسیار بالایی برای مقدار مشخصی بازدهی مورد انتظار هستند. در حالت عام، پرتفوی غیرمؤثر پرتفویی است که نسبت ریسک / ریوارد آن بسیار ضعیف است، یعنی سرمایه‌گذاران برای دریافت بازدهی مشخصی وادار به پذیرش ریسک‌های بالایی می‌شوند.

پرتفوی غیرمؤثر سرمایه‌گذار را به جای تقبل ریسک مشخص و معقول برای کسب یک بازدهی مشخص مورد انتظار در معرض ریسک بسیار بالا و نامعقول برای کسب همان بازدهی قرار می‌دهد. به عنوان مثال اگر در یک پرتفوی متشکل از اوراق با بازده بسیار بالا (دارایی پرریسک) از جمله سهام انتظار نرخ بدون ریسک بازده را کسب کنند این پرتفو یک پرتفوی غیرمؤثر است چرا که این میزان بازدهی بسیار پایینی را در قبال ریسک بالا فراهم می‌کند. در حالی که سرمایه‌گذار می‌تواند همان میزان بازده را با خرید اوراق قرضه نیز به دست آورد که از جمله امن‌ترین اوراق به لحاظ ریسک به شمار می‌روند. در واقع در این حالت سرمایه‌گذار در یک دارایی پرریسک سرمایه‌گذاری کرده اما بازدهی کسب شده او فقط یک بازدهی نرخ بدون ریسک است که بسیار پایین است و فرد می‌تواند با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های امن‌تر چنین بازدهی‌ای را کسب کند.

در یک پرتفوی مؤثر و کارا یا بهینه دارایی‌های سرمایه‌گذاری شده به گونه‌ای با هم ترکیب شده‌اند که بهترین بازدهی مورد انتظار را در قبال نرخ مشخصی از ریسک یا کمترین مقدار ریسک نصیب سرمایه‌گذار می‌کنند. اگر بر اساس نمودار به بررسی پرتفوی بهینه بپردازیم، خطی که روی نمودار زیر تمامی پرتفوهای بهینه را به هم وصل می‌کند «مرز مؤثر» نامیده می‌شود. در واقع مرز مؤثر پرتفوهایی را نمایش می‌دهد که بالاترین نرخ بازده را برای یک نرخ معین ریسک فراهم می‌کنند.

هیچکدام از پرتفوهایی که روی مرز مؤثر قرار گرفته‌اند از هم بهتر نیستند بلکه تنها چیزی که این وسط اهمیت دارد این است که سرمایه‌گذار چه مقدار ریسک را حاضر است تقبل کند. هر چه ریسک سرمایه‌گذار در انتخاب پرتفو بیشتر باشد بازدهی مورد انتظار آن نیز بیشتر است. بر اساس نمودار مرز مؤثر، بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم وجود دارد.

پرتفوهایی که خارج از مرز مؤثر هستند پرتفوهای غیربهینه هستند چرا که ریسک آنها بالاست و همیشه آخرین انتخاب سرمایه‌گذاران به شمار می‌روند. تا زمانی که سرمایه‌گذاران می‌توانند پرتفوهای بهینه‌ای را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنند از انتخاب این پرتفوهای غیربهینه اجتناب می‌کنند.

عمده پرتفوهایی که به عنوان پرتفوی بهینه دسته‌بندی می‌شوند متشکل از دارایی‌هایی هستند که با یکدیگر همبستگی ندارد. یعنی با تغییر در ارزش یک دارایی  دارایی‌های دیگر متاثر نمی‌شوند. اساسا فلسفه تشکیل پرتفو نیز همین است که زیان یک دارایی توسط سود دارایی دیگر جبران شود. دارایی‌های مختلف از چرخه‌های متفاوتی در بازارهای مالی برخوردارند و فاکتورهای اقتصادی تاثیر متفاوتی روی ارزش دارایی‌ها دارند. به عنوان مثال در زمان رکود خرید اوراق یک گزینه بسیار خوب است اما در زمان تورم خرید سهام شرکت‌هایی با ارزش بازار کوچک‌تر مناسب‌تر است و اوراق گزینه مناسبی نیست. این دو دارایی در رخدادهای اقتصادی حرکت‌های متفاوتی دارند و به همین دلیل است که دارایی‌های پرتفو با یکدیگر همبستگی ندارند. این تنوع پرتفو بنیان «نظریه مدرن پرتفو» را تشکیل می‌دهد که در سال 1952 توسط یک اقتصاددان آمریکایی به نام «هری مارکوویتز» ابداع شد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست