نظریه مدرن پرتفو (MPT)
نظریات جدید بازارهای مالی روی بحث پرتفو متمرکز شدهاند و در این راستا اقداماتی صورت گرفته که سود بازارهای مالی به ویژه توسط صندوقها که با تعداد زیادی از مردم و سرمایهی آنها سرو کار دارند افزایش پیدا کند. در واقع صندوقها همیشه به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند با یک ریسک مشخص بیشترین میزان بازدهی را کسب کنند. یکی از نظریاتی که در این راستا مورد توجه قرار گرفت «نظریه مدرن پرتو» هست که یکی از دستاورهای بزرگ بازارهای مالی به شمار میرود که جایزه نوبل اقتصاد را برای ابداعکنندهاش به همراه داشت.
«نظریه مدرن پرتفو» (MPT) نظریهای است که میگوید چگونه یک سرمایهگذار ریسکگریز میتواند پرتفویی را تشکیل دهد که بازده مورد انتظار وی بر اساس سطح معینی از ریسک بازار به حداکثر برسد. این معنای کلی نظریه مدرن پرتفو است که برای اولین بار یک اقتصاددانان به نام «هری مارکوویتز» در سال 1952 مطرح کرد. وی با انتشار مقالهای به نام «انتخاب پرتفو» در مجله «فایننس» برای اولین بار نظریه مدرن پرتفو را در معرض دید عموم قرار داد و بعدها به دلیل این نظریه توانست در سال 1990 برنده نوبل اقتصاد شود.
«نظریه مدرن پرتفو» استدلال میکند که ویژگیهای ریسک و بازده سرمایهگذاری نباید به تنهایی و جدا دیده و محاسبه شوند بلکه باید این گونه ارزیابی شوند که چگونه سرمایهگذاری روی بازده ریسک کلی پرتفو اثر میگذارد. این نظریه نشان میدهد که یک سرمایهگذار میتواند پرتفویی از چند دارایی را تشکیل دهد که بازده مورد انتظار وی بر اساس سطح معینی از ریسک، به حداکثر برسد. به همین ترتیب یک سرمایهگذار میتواند پرتفویی با کمترین حد ریسک را تشکیل دهد. بر اساس فاکتورهای آماری از قبیل «واریانس» و «همبستگی» عملکرد یک سرمایهگذاری فردی نسبت به تاثیری که این سرمایهگذاری روی کلیت پرتفو میگذارد اهمیت کمتری دارد بدین معنی که سرمایهگذاری تک و منفرد تنها زمانی اهمیت پیدا میکند که تاثیر ان روی کلیت پرتفوی سرمایهگذای مشخص شود.
نظریه مدرن پرتفو فرض میکند که سرمایهگذاران ریسکگریز هستند و این بدین معناست که آنها پرتفوی کم ریسک را نسبت به پرتفوی پرریسک در یک سطح مشخصی از بازدهی ترجیح میدهند. به صورت عملی ریسک گریزی بر این نکته دلالت دارد که اکثر افراد باید در چند کلاس دارایی سرمایهگذاری کنند.
بازدهی مازاد پرتفو به صورت مجموع وزنی بازدهی تک تک داراییها محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر یک پرتفو شامل چهار دارایی با وزن برابر و به ترتیب با بازدهی مورد انتظار 4، 6، 10 و 14 درصد باشد بازده مورد انتظار پرتفو عبارتست از:
بازده مورد انتظار = (4 درصد * 25 درصد) * (6 درصد * 25 درصد) * (10 درصد * 25 درصد) * (14 درصد * 25 درصد)
بازده مورد انتظار = 8.5 درصد
ریسک پرتفو کاربرد پیچیده واریانسهای هر دارایی و همبستگیهای هر جفت دارایی است. برای محاسبه ریسک یک پرتفو با چهار کلاس دارایی، یک سرمایهگذار نیاز به واریانسهای هر کدام از داراییها و شش ارزش همبستگی دارد، چرا که شش جفت ترکیب ممکن در چهار کلاس دارایی وجود دارد. به دلیل همین همبستگی بین داراییها، ریسک کلی پرتفو یا انحراف معیار، نسبت به محاسبه مجموع وزنی هر کدام از داراییها کمتر خواهد بود.
مزایای نظریه مدرن پرتفو
نظریه مدرن پرتفو ابزاری مفید برای تشکیل یک پرتفوی متنوع است. در حقیقت رشد ETF ها باعث ارتقای نظریه مدرن پرتفو شده است چرا که اکنون دسترسی سرمایهگذاران به کلاسهای متنوع دارایی بسیار آسانتر شده و همین امر نیاز به محاسبه ریسک و بازده را افزایش داده است. سرمایهگذاران سهام میتوانند با استفاده از نظریه مدرن پرتفو و قرار دادن سهمی از پرتفوی خود به ETF ها ریسک خود را کاهش دهند. واریانس پرتفو در این حالت به شدت کاهش مییابد چرا که اوراق دولتی همبستگی منفی با سهام دارند. در نتیجه اضافه کردن مقدار کوچکی از سرمایهگذاری در اوراق قرضه به یک پرتفوی سهام به دلیل همین اثر کاهشی زیان تاثیر بزرگی روی بازده موردانتظار پرتفو نخواهد داشت.
به همین ترتیب نظریه مدرن پرتفو میتواند نوسان پرتفوی اوراق را با اضافه کردن تنها 10 درصد سرمایهگذاری در صندوق شاخص شرکتهای با ارزش بازار کوچک یا ETF مورد نظر کاهش دهد. اگرچه سهام با ارزش بازار کوچک نسبت به اوراق پرریسکتر محسوب میشوند اما آنها اغلب در یک دوره تورمی بسیار خوب عمل میکنند و این در حالی است که اوراق چنین ویژگیای ندارند و عملکرد آنها در یک دوره تورمی ضعیف است. در نتیجه باید گفت که نوسان کلی پرتفو در این حالت نسبت به زمانی که پرتفو فقط متشکل از اوراق دولتی است بسیار پایینتر است و علاوه بر این، بازه مورد انتظار نیز بالاتر است.
نظریه مدرن پرتفو به سرمایهگذاران اجازه میدهد که پرتفوهای مؤثرتر و کاراتری تشکیل دهند. هر ترکیب ممکنی از داراییهای موجود میتواند روی یک گراف ترسیم شود به این ترتیب که ریسک پرتفو روی محور X و بازده مورد انتظار روی محور Y قرار میگیرد. مکانهای روی این نمودار میتواند بهترین پرتفوی ممکن را بر اساس ریسک و بازده نشان دهد. به عنوان مثال فرض کنید پرتفوی A دارای بازده مورد انتظار 8.5 درصد و انحراف معیار 8 درصد و پرتفوی B دارای بازده مورد انتظار 8.5 درصد و انحراف معیار 9.5 درصد است. پرتفوی A به نظر میرسد بسیار کاراتر است چرا که همان بازدهی مورد انتظار پرتفوی B را دارد اما ریسک یا همان انحراف معیار آن پایینتر است.
این امکان در نظریه مدرن پرتفو وجود دارد که یک منحنی صعودی با وصل کردن کاراترین پرتفوها به یکدیگر ترسیم کرد. این نمودار به عنوان «مرز کارا» یا «مرز مؤثر» (Efficient Frontier) نامیده میشود. سرمایهگذاری در پرتفویی که زیر «خط کارا» قرار دارد سرمایهگذاری مناسبی به نظر نمیرسد چرا که در یک سطح معینی از ریسک بازدهی مورد انتظار حداکثری ندارد.
نکته مهم در این باره این است که اکثر پرتفوهای روی «مرز کارا» شامل ETF هایی از بیش از یک کلاس دارایی هستند.
انتقادات نسبت به نظریه مدرن پرتفو
مهمترین انتقاد نسبت به نظریه مدرن پرتفو این است که پرتفوها را بر اساس واریانس مورد ارزیابی قرار میدهد نه بر اساس ریسک کاهشی. دو پرتفو که دارای سطح یکسانی از واریانس و بازده مورد انتظار هستند به صورت مساوی طبق نظریه مدرن پرتفو قابل اتکا هستند و برای سرمایهگذاری مناسب. اما واریانس یک پرتفو ممکن است به دلیل زیانهای کم اما مکرر ایجاد شود در عوض واریانس پرتفوی دیگر به دلیل کاهشهای غیرعادی و نادر ایجاد شود. اکثر سرمایهگذاران طبیعتا زیانهای کم اما مکرر را نسبت به زیانهای غیرعادی و غیرقابل پیشبینی ترجیح میدهند. در همین راستا برخی تلاش کردند که نظریه مدرن پرتفو را اصلاح کنند و ایرادهای وارده بر آن را رفع و رجوع کنند. نتیجه حاصله شکلگیری نظریهای تحت عنوان «نظریه پستمدرن پرتفو» شد که دیگر ایرادهای نظریه قبل ار نداشت. «نظریه پستمدرن پرتفو» (PMPT) در تلاش است تا نظریه مدرن پرتفو را از طریق به حداقل رساندن ریسک کاهشی به جای واریانس نظریه مدرن پرتفو را بهبود بخشد.