سفارشات آیسبرگ (Iceberg Orders)
سفارشات در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند و برخی از این سفارشات فقط مختص بازارسازهایی است که به پنجره اطلاعات «سطح سه» دسترسی دارند. در واقعه اطلاعا مورد نظر بازار بر اساس کیفیت مشتری دستهبندی شده و به همین دلیل دسترسی آنها به اطلاعات متفاوت است.
یکی از این انواع سفارشات به «سفارشات آیسبرگ» معروف است. در سفارش آیسبرگ سفارشهای بزرگ با استفاده از برنامههای نرمافزاری خودکار و با هدف مخفی کردن میزان سفارش واقعی به سفارشات کوچکتری تقسیم میشوند. اصطلاح «آیسبرگ» در واقع همان کوه یخ است که تنها قسمت کمی از آن قابل مشاهده است و بخش اعظم آن در زیر دریا قرار دارد. در بازارهای مالی نیز این اصطلاح به کار گرفته میشود آن هم زمانی که بازارساز اگرچه قصد دارد حجم قابل توجهی از یک معامله را انجام دهد، اما آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکند. به این نوع از سفارشات گاهی «سفارشات ذخیره» نیز میگویند.
سفارش آیسبرگ به دو قسمت تقسیم میشود: 1. قسمت قابل مشاهده و 2 قسمت مخفی. قسمت مخفی معامله زمانی هویدا میشود که قسمت قابل مشاهده مچ و معامله شود و به همین ترتیب قسمتهای مخفی به تدریج دوباره نمایش داده میشوند و بالا میآیند. معاملهگران حرفهای بازار میتوانند بر اساس توالی حضور این سفارشات در پنجره اطلاعات این سفارشات را شناسایی کنند.
سفارش آیسبرگ همانطور که از تعریف آن مشخص است مخصوص سرمایهگذاران حقوقی بزرگ است و دلیل اصلی این اتفاق یعنی تقسیم آنها به قسمتهای کوچکتر این است که از تاثیرگذاری بر فرآیند معاملات بازار و ایجاد عدم تعادل جلوگیری کنند. اگر یک سفارش با حجم بزرگ به یکباره در بازار قرار داده شود ممکن است که این سفارش باعث افزایش تقاضا یا عرضه بیش از حد معمول شود و به همین دلیل بازار دچار عدم تعادل شود.
در واقع بازارسازها وقتی حجم معاملات یا میزان خرید و فروش خود را روی پنجره اطلاعاتی سطح دو قرار میدهند تنها قسمت کوچکی از حجم معامله قابل مشاهده است. با پوشاندن یا مخفی کردن یک حجم بزرگ معامله حرکات قیمتی کنترل میشوند و عدم تعادل در عرضه و تقاضای سهم نیز از بین میرود.
به عنوان مثال یک سرمایهگذار حقوقی قصد دارد که از قرار دادن یک سفارش فروش با حجم بزرگ در راستای جلوگیری از ایجاد هراس در بازار جلوگیری کند. وی به هین منظور سفارشهای خود را به صورت لیمیت و در سایزهای کوچک قرار میدهد تا از ایجاد فشار فروش در بازار جلوگیری به عمل آورد. از طرف دیگر برعکس یک سرمایهگذار حقوقی قصد دارد که یک سهم را در پایینترین قیمت ممکن خریداری کند به همین دلیل از قرار دادن یک حجم بزرگ برای خرید جلوگیری میکند تا از افزایش قیمت جلوگیری کند.
معاملهگران میتوانند با بررسی سریهای لیمیت اردرها که از یک بازارساز نشأت میگیرد سفارشهای آیسبرگ را شناسایی کنند. بدین معنی که یک بازارساز وقتی معامله خود را انجام داد دوباره همان حجم معامله تکرار میشود و به این ترتیب یک معاملهگر هوشمند و حرفهای و البته با تجربه میتواند سفارش آیسبرگ را شناسایی کند و در همان راستا پوزیشن خود را قرار بدهد؛ یعنی به دنبال بازارساز برای سودآوری حرکت کند. رصد زمان و حجم معاملات انجام شده با دقت بالا باعث میشود که سفارشهای آیسبرگ به راحتی شناسایی شوند چون سفارشات آیسبرگ به این صورت است که وقتی مقدار مشخصی از حجم معامله شد دوباره میزان دیگری با همان سایز از همان بازارساز روی پلتفرم قرار میگیرد و به همین ترتیب اندک اندک به تدریج این سفارشات خود را آشکار میکنند.
به عنوان مثال یک سرمایهگذار حقوقی قصد دارد که یک میلیون سهم از یک شرکت را خریداری کند. وی کل حجم خود را تبدیل به 10 قسمت میکند و هر قسمت معادل 100 هزار سهم است. بنابراین در مرحله اول 100 هزار سهم روی پلتفرم قرار میگیرد و به محض معامله 100 هزار سهم دیگر دوباره ظاهر میشود. معاملهگران با شناسایی این الگو میتوانند سفارشات آیسبرگ را ردیابی کنند. در نتیجه معاملهگران گاهی قیمت بالاتری از این سفارشات قرار میدهند با این استدلال که این قیمتها توسط همین سفارشات آیسبرگ حمایت خواهند شد و روند بازار نیز حداقل تا زمانی که این سفارشها وجود دارند صعودی است.
گاهی معاملهگری مشاهده میکند سطح بالایی از فشار فروش در یک قیمت مشخص برای یک سهم وجود دارد و بعد از رصد بازار میبیند که این فشار بر اساس حجمهای مساوی از پوزیشن فروش توسط یک بازارساز انجام میشود. از آنجا که این اقدام نشانه سفارش آیسبرگ است معاملهگر اسکالپ یا روزانه تصمیم به فروش سهم به دلیل فشار بالای فروش میکند و به این ترتیب سودآوری میکند.
به عنوان مثال یک صندوق سرمایهگذاری بازنشستگی بزرگ قصد دارد که 5 میلیون دلار در سهام شرکت ABC سرمایهگذاری کند. اخبار منتشر شده توسط این شرکت باعث جهش سنگین قیمت سهم این شرکت در یک بازه زمانی کوتاهمدت خواهد شد. برای جلوگیری از چنین اتفاقی این صندوق از سفارش آیسبرگ استفاده میکند و سفارش خود را به قسمتهای 500 هزار دلاری تقسیم میکند و از هیجان شدید بازار جلوگیری میکند. البته ناگفته نماند سفارش آیسبرگ آن چنان هم مخفی نیست و معمولا به دنبال خود موجی از معاملات را چه در جهت خرید و چه در جهت فروش ایجاد میکند.